۱۳۸۶ مهر ۱۹, پنجشنبه

سئوالی از دوران تعلیمات دینی

همیشه گفته می شود که امامان معصوم به دلیل مبارزه با حاکم جبار و زورگوی زمانه ی خودشان به شهادت می رسیده اند.
نکته جالب در نحوه شهادت این امامان معصوم می باشد که چرا اکثریت آنها توسط یکی از انبوه همسرانشان با نوشانددن زهر به امامان معصوم آنها را شهید نموده اند؟.
البته این کلیشه ترین ایراد به زندگی امامان معصوم می باشد.
نکته ایی ذهن نگارنده را به خود مشغول نموده و از تمامی مطلعین و عالمینی که ممکن است پایشان به اینجا برسد و این مطلب را بخوانند ، استدعا دارم که پاسخی به ذهن بنده بدهند.
مسئله از این قرار است که همگی می دانیم اگر فردی در مقابل حکومت ظالمی بایستد ، مردم به سمت آن فرد جذب می شوند و خیلی کمتر اتفاق می افتد که فردی آزادی خواه و آزادی طلب در حقش جفا شود و تنها گذارده شود.
اگر به اسطوره های ایرانی مراجعه کنیم به کاوه آهنگر برمیخوریم که به دلیل ایستادگی در مقابل ضحاک در بین مردم محبوب شد و سرانجام نیز به پیروزی رسید.
اگر هم به دنیای واقعی بنگریم و به خصوص در دوران معاصر شخصیت هایی نظیر گاندی و نلسون ماندلا بر همگان شناخته شده هستند و از نحوه مبارزات این افراد اکثریت آگاهی دارند. در واقع همگی آنها شخصیت های آزادی طلب بودند که در مقابل حکومت ظالم ایستادند و غالب آنها به پیروزی رسیدند.
باز گردیم به زندگی امامان که به گفته روحانیون شیعی همواره در مقابل باطل ایستاده اند و همیشه نیز مردم به آنها جفا کرده اند.
چگونه ممکن است فردی آزادی طلب باشد اما تنها بماند؟
یقیناً مردم آن روزگار می دانستند که مخالفت اینان با حکومت ظالم نه از برای رسیدن به آزادی و حق است که برای در دست گرفتن حکومت و مثلا تشکیل سلسله ی بنی هاشمی است(زیرا دو قوم رققیب در قریش یعنی بنی امیه و بنی عباس به حکومت رسیدند) و برای همین هرگز مورد حمایت قرار نگرفتند.
اما در ایران یعقوب لیث به علت همراهی مردم(به دلیل شهرت یعقوب لیث به عیاری و جوانمردی) به قدرت می رسد و اولین حکومت مستقل ایرانی را در برابر حاکمان عباسی تشکیل می دهد.
چگونه است کسی که نه معصوم است و نه امام می تواند مبارزه کند اما امامان معصوم نمی توانستند؟ اگر می گویید آنها در نزدیکی خلیفه زندگی میکردند و نمی توانستند مبارزه بکنند که خوب کوچ می کردند به جایی که بتوانند در آن فعالیت بکنند! چطور است که برای وزارت امام رضا این مسیر طولانی را حاضر است کوچ کند ؟
مسئله از نظر نگارنده این است که مطلوب امامان معصوم این بوده که افرادی نخبه بیایند و مبارزه کنند و سپس قدرت را دو دستی تقدیم امام معصوم بکنند! که هزار چهارصد سال بعد خمینی توانست اینگونه به حکومت برسد. یعنی خمینی نیز به مثابه امامان خود هیچگاه خود را درگیر مبارزات سیاسی و تعقل نمودن نکرد و فقط حرف زد و تحریک نمود بدون اینکه عملی را از پیش ببرد.
به هر حال اگر این امامان حق طلب بوده اند پس چرا این همه مهجور مانده اند و تعداد شیعیان هم بیانگر این مسئله هست!

برچسب‌ها:

2 نظر:

در ۲۲ مهر ۱۳۸۶ ساعت ۱:۲۹, Anonymous ناشناس گفت...

جناب نویسنده

اول از همه باید بگم که شما بی طرفانه نسبت به اماما قضاوت نمی کنی، که دلیلشم می شه خیلی راحت حدس زد. همه ی ما اونقدر دلمون از دست جهموری اسلامی و آخوندا پره و اونا انقدر چیزای مسخره تو این سی سال به اسم دین بهمون خوروندن که ازا هرچی که اونا ازش دم می زنن بدمون می آد.
ولی این نباید باعث بشه اینجوری قضاوت کنی، حداقلش اینه که یکم هم در مورد کسایی که محکوم می کنی مطالعه کرده باشی.

اول از همه باید بگم که آزادی خواهایی اسم بردی که هیچ شکی به آزادی خواهیشون نیست. درسته که اینا با اقبال مردم روبرو شدن و به پیروزی رسیدن ولی تو می تونی به من اطمینان بدی که تمام آزادی خواهای تاریخ کسایی بودن که اسمشون هست و پیروز شدن یا کسایی بودن که همه اونا رو می شناختن؟ که به نظرمن از مهمترین دلیلایی که الان ما اونارو می شناسیم همیناس. پس به جواب سؤالت باید بگم که آره امکانش هست که فرد آزادی طلب تنها بماند و گمنام. واسه به پیروزی رسیدن آزادی خواهی مهمترین چیز لازم، آمادگی جامعه س.

در ثانی، نمی دونم به کاری که حسین کرده چه چیز دیگه ای می تونی بگی جز قیام برای آزادی و عدالت؟ همین گاندی که به نظرت تو یه فرد عدالتخواهه –به نظر من هم- حسین رو مهمترین الگوی قیامش می دونه. اصلا نمی تونم قبول کنم کسی که روبروی یه لشکر فقط با خانوادش و نزدیکترین دوستاش می ایسته به خاطر به دست آوردن حکومت باشه. وقتی که در شرایط حسین هر کس دیگری هم باشه اطمینان خواهد داشت که در صورت مقاومت همشون خواهند مرد.

می خوام بگم که وظیفه ی اماما فقط این نبوده که بر علیه حکومتی که به نظرشون لازم قیام کنن، که واسه به تنیجه رسیدن قیام – نه صرفا تغییر حکومت- شرط ها لازمه. همونطور که باقر و صادق به طرز دیگه ای مبارزه می کردن. همین رضا هم وقتی به ایران آوردنش، مرکز حکومت ایران بوده.

ببخشید اگه خیلی سطحی حرف زدم فقط سعی کردم بی طرفانه قضاوت کنم

خیلی می شه بحث کرد خیلی و باید...

 
در ۲۲ مهر ۱۳۸۶ ساعت ۱۸:۲۷, Anonymous ناشناس گفت...

jenabe "nazare man raje be iran": man ta hala webloge shoma ro nadide boodam. linketoono yeki az bache ha vasam off gozashte bood. tosie mikonam etelaatetoon ro ziad konid ta fekr nakonid ke aghlabe emama tavasote yeki az zanhashooon be shahadat residan. faghat yek ya do emam in etefagh vasashoon oftade. hamishe negahe badbinaneye aval negahe dovvom va sevvom ro mashkook tar mikone!!! v hamoon tor ke moshakhas hast harfaye badie shoma kheili bidalil tar v ajulane taraz ghabliast. age kami motale'e konid mibinid ke tedad tarafdaraye emama cheghad boode ke bi dalil ghezavat nakonid tedade tarafdarashooon kame. hamin emam reza ke esmesho miarid, ya emam sadegh ya ... ketab bekhooonid ta nafarate tarafdarashoono bedoonid! bale yeki mese hazrate alikheili kam tarafdar booode vali be nazarm kam tedad boodane tarafdara dalil bar bado nadorost boodaneshooon nist! zendeginameye hallaj, ferdosi, mollasadra,hafez va ... ro bekhooonid! ama dalile mazloom booodan tedad nafarate tarafdaran nist. etefaghan ba eshareyi be tarikh mitoonid bebinid ke kasayi ke kheili dooodashtani hastan v tarafdaraye ziadi daran dalili nadare hamishe pirooz bashan o beheshooon zolmi nashe. tosie mikonam zendegi nameye mosadegh, shariati, bagher khan, mirza koochek khane jangali v ... ro bekhoonid! unmoghe mifahmid chi migam!!!
dar akhar ham begam nemikhad kasio ba kasi moghayese konid. be gofteye khoda har kasi amale khodesho bardasht mikone. khomeini ya amsale una shayad khodeshoono be emama ya peyghanbara nesbat bedan ama bayad did una ham khomeini ya amsale uno az khodeshooon midoonan?! ya na?! vase peyda kardane javabe soalatet ghoran ham ziad bekhooon. javabe kheili az soalat toooshe. dar zemn khoda tooo ghoran mige tedade khoooba hamishe kame, pas kheiliam negarane tedade nafarat nabash! rooz khosh. movafagho moayad bashi :) ;)

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی