۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

بیماری مزمن

واقعاً بهم فشار اومد تا اینکه بعد از مدت ها؛ آمدم در این وبلاگ چیزی بنویسم و نظر خودم را در موردش بنویسم. موضوع، موضوع بسته شدن حساب کاربری دو کاربر در بالاترین است. از لحاظ حقوقی به هر دو واژه کاربر اطلاق می شود و در نتیجه از یک سلسله مراتب برخوردار هستند. اما... مسئله از اینجا شروع می شود که یکی تازه وارد است و دیگری کهنه کار و به قولی حق آب و گل دارد.

هر دو خطای مشابهی انجام داده اند و هر دو نقض قانون کرده اند. یکی مشهور است و پرطرفدار، یکی تازه وارد است و بی کس و کار(البته در جامعه مجازی بالاترین). بر اساس سنت، قانون برای افراد بی نام و نشان به راحتی اجرا می شود. اما برای اجرای قانون برای افراد به قول معروف کله-گنده همواره با دشواری روبرو بوده. این بیماری مزمن فقط در جامعه مجازی امروزی ایران مشهود نیست، بلکه دردیست به اندازه قدمت تاریخی این سرزمین.
همه در برابر قانون برابرند!
این جمله زیباست، اما تحمل و پذیرش آن بسیار تلخ و دشوار است. در کنار این جمله زیبا و خَشک، باید به این مسئله هم التفاط داشت که انسانیت را هم نباید زیر پا گذاشت و به صورت مکانیکی و ماشینی عمل کرد. بحث انسانیت در شاخه اخلاق قرار می گیرد و اخلاق حکم می کند که می توان در مجازات تخفیف هم قائل شد و من هم با یکی از کاربران دیگر هم نظر هستم که کاربر پرسابقه باید جریمه بشود(تا از حسن سابقه خود سو استفاده نکند) اما به علت حسن سابقه اش، شامل کمی تخفیف در مجازات بشود و به جای بسته شدن حساب کاربری، با کسر انرژی به مقدار قابل توجه، جریمه بشود.
البته همین اخلاق مجدداً حکم می کند کسی که پرسابقه است باید به قوانین پایبند باشد و حَسن سابقه را وسیله ایی برای گریز از قوانین تلقی نکند و فکر نکند با این ویژگی می تواند قوانین را دور بزند.

اگر ایرادی هست، به قانون بالاترین است که اعمال نظر شخصی را در تیتر بی قانونی می داند، اما اجرای آن دلیل بر بی انصافی نیست. در ضمن افرادی که خرده می گیرند که این کار بالایار ها توهین به شعور مثبت دهندگان به آن لینک پرماجرا، است، بد نیست بدانند که شغل اغلب افراد ساکن در نفاط مرزی سیستان و بلوچستان قاچاق است از مواد مخدر گرفته تا کالا! و از همین راه ارتزاق می کنند، حالا قانونگذار و گزار بایستی به دلیل اینکه همگان به بی قانونی رو آورده اند و آنرا پذیرفته اند، قاچاق را آزاد کند؟!
مثالی دیگر، ایران یک کشور اسلامی است. بسیاری از مفاد منشور حقوق بشر در تقابل مستقیم با قوانین اسلامی هستند، از جمله حقوق مربوط به همجنسگرایان و یا قوانین ضد برده داری. حال باید چه کرد؟ باید گفت برای احترام به شعور اکثریت نباید جلوی آن دسته از قوانین غیر عُقلایی اسلام را بگیریم؟ و یا باید درصدد اصلاح یک اشتباه اپیدمیک در جامعه باشیم؟

پس این کار بالایارها، نه تنها توهین به شعور کاربران نیست، بلکه به آنها القا می کند که همواره در برابر قانون برابریم و به نوعی دموکراسی و آزادی را تجربه می کنیم. حالا اگر سختی هایی دارد باید در مقابل شیرینی هایش، سختی ها را تحمل کنیم.

اگر اینجا هم که اغلب کاربرانش از آگاهی بیشتری نسبت به عوام جامعه برخوردارند، اعتقاد دارند برخی در برابر قانون برابرترند! به این زودی ها رنگ آزادی را در ایران نخواهیم دید و فقط صرفاً شاهد جابجایی قدرت خواهیم بود، مشابه اتفاقی که در انقلاب پنجاه و هفت رخ داد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی