۱۳۸۸ فروردین ۱۱, سه‌شنبه

قحط الرجال

در راستای اینکه مسئولان فدراسیون فوتبال مانده اند که چه کسی را مربی بکنند، جرقه ایی در ذهن بوجود آمد و در پی آن سئوالی!

سئوال این است که" نسل تربیت شده ی جمهوری اسلامی، چرا اینقدر نالایق است؟"

اگر نگاهی بیاندازیم، متوجه می شویم در اغلب نهادها، با مدیران نالایق روبرو هستیم که صدای همه را در آورده اند. اما اینجا، می چسبیم به فوتبال.

در حال حاضر، ملاک برتری تقواست و نه چیز دیگر. یعنی می گویند اگر فرد مورد نظر تقوا داشت، کفایت می کند و شایستگی لازم را دارد.
علی دایی سرمربی شد، چون تظاهر به تقوا می کرد. البته در همان تقوا، رعایت ادب و شئونات الزامی هست که ایشون به هیچ وجه پای بند به چنین چیزی نبود. پس ایشون تظاهر به تقوا میکرد. از اینکه برای شکستن طلسم به سراغ ایت الله بهجت می رفت تا توکل به خانم فاطمه در مثلث شیشه ایی و ماجرای لابی اش با خداوند و .... .

پیش از وی هم یک دست پرورده ی دیگر که تظاهرش به تقوا به مراتب بیش از دایی بود، سر مربی بود. امیر قلعه نوعی، گوی سبقت را چنان از علی دایی ربوده بود که توانست این وصله ی جدانشدنی را از تیم ملی بیرون کند و صدای کسی هم در نیامد.

اگر دقتی کنیم، هر دو از یک در وارد شدند. از در تظاهر به مذهب. چرا که تظاهر به مذهبی بودن از راحترین انواع دو رویی است. اما تظاهر به- مثلاً - متخصص بودن،امکان ندارد.

علی دایی، امیر قلعه نوعی، حمید استیلی و مهرداد میناوند و حسین رضازاده و خیلی های دیگه، در مدارس جمهوری اسلامی تربیت شده اند. اما هیچ یک لیاقت نداشته اند. نه رضازاده تختی شد و نه علی دایی تونست اسطوره بمونه. قلعه نوعی و سایرین هم که دیگر.....

باز هم باید برویم دست به دامان، مربی(مدیر) بشویم که متعلق به نسل قدیم است.

در رژیم سابق، هر چقدر هم که بد بود، باز هم به اینکه فرد مورد نظر کار بلد باشد، تاکید داشتند.به تکنوکرات های متعهد به رژیم شاهنشاهی فرصت عرض اندام می دادند. چرا که میبینیم در جام جهانی 78 با یک مربی ایرانی با اقتدار می رویم به جام جهانی و با نتایجی آبرومند هم باز میگردیم. پس ایرانی بی عرضه نیست. مربی ایرانی هم بی عرضه نیست. آن مسئولان و مدیران نالایق هستند که به علت عدم کفایت، قادر به تشخیص افراد متخصص نیستند. یا اگر هستند، متخصص متدین سراغ ندارند که می آیند می گویند مربی خوب داخلی نداریم، قحط الرجال است!!! و بعد می رویم یک "ویچ" می آوریم تا با منت ما را ببرد جام جهانی.

متاسفانه در این سی سال، ما کسی را تربیت نکرده ایم که حالا بخواهیم از آنها استفاده بکنیم. این نسل تربیت شده در دامان انقلاب، فقط کینه توزی و خودخواهی یاد گرفته است. و به جای منافع ملی، شروع به تسویه حسابهای شخصی در املاک ملی می کنند. چرا؟ چون ملی گرایی را در کشته اند. تعصب را از ما گرفته اند. تعصب از میهن را از ما گرفته اند و به جای آن تعصب بر روی موهومات را یاد داده اند. و نتیجه اش می شود این جامعه ایی که همه در آن تظاهر می کنند. چرا تظاهر می کنند؟ چون دریافته اند که برای ترقی باید چنین بکنند.

ملاک برتری چه شده؟! تخصص یا تعهد؟

با توجه به سخنان امام راحلمان؛ ما تعهد می خواهیم و نه تخصص.

برچسب‌ها: